معنی متبلور
های دگرگونی مانند سنگ مرمر میکا شیست ها و کوارتزیت ها مجددا متبلور می شوند.
معنی متبلور. Crystallization فرایندی است که طی آن یک بلور جامد از یک محلول بخار یا مذاب ماده ای ایجاد می شود. آبادیس از سال 1385 فعالیت خود را در زمینه فن آوری اطلاعات آغاز کرد. آبادیس معنی تبلور بلورشدگی بلورینگی کریستالی متبلور بلورین شدن متبلور شدن برای انتخاب دیکشنری یا لغتنامه اینجا را کلیک کنید. معنی واژه تبلور در لغت نامه دهخدا به فارسی انگلیسی و عربی از واژه یاب.
بلوری شدن یا ت ب لو ر به انگلیسی. معنی feature به فارسی بارز بودن نمایان بودن متبلور بودن ویژگی. آبادیس معنی grain معنی. متبلور شدن یا بلوری شدن یعنی موادی که ملکول هاشون در یه نظم هندسی خاصی قرار می گیرن و اون حالت بلور رو تشکیل میدن.
تولید بلور در جداسازی و تولید بسیاری از مواد شیمیایی در صنایع مختلف کاربرد دارد. در حالت اول جسم را متبلور و در حالت دوم جسم را بی شکل گویند. ذره جو خرده شاخه حالت دانه حبوبات حبه حب رگه مشرب دان تفاله حبوبات یک گندم معادل 0 0648 گرم غله چنگال رنگ دانه دانه کردن دانه زدن پشمکندن متبلور شدن جوانه زدن تراشیدن. واژه کریستال ریشه یونانی دارد و به معنی منجمد شده در اثر.
اختصاصات مواد متبلور اجسام متبلور به خاطر داشتن شکل مخصوص سختی خاصیت ارتجاعی مقاومت محدود در مقابل حرارت و فشار و نقطه ذوب از مایعات و گازها متمایز می شوند. آبادیس معنی متبلور بلورشده بلورین تبلوریافته.